-
خواب غفلت
شنبه 6 آبانماه سال 1391 17:31
لطفا برای شنیدن اینجا کلیک کنید .
-
مشهد - 1351
چهارشنبه 5 مهرماه سال 1391 21:48
گرداگرد حرم ازدحام بود و بازارهایی پر پیچ و خم ... بوی زعفران و ادویه و ضربآهنگ چکشهایی که بر ظروف مسی نقش می انداختند . . . . . و سوسوی ملیله دوزیهای دور جانمازها و شوق بی پایان مردان و زنانی که می خواستند "پنج تن " و "ضامن آهو" بخرند و به یادگار ببرند . . . . و همیشه در بازار ، دود دکان جگرکی ها...
-
چرا اختلاس ؟!
دوشنبه 23 مردادماه سال 1391 18:27
از اوایل دهه 60 هیات ها و هسته های گزینش در ادارات و سازمانهای دولتی ایران به پالایش و انتخاب کارمندان پرداختند تا مبادا افراد مسوولیت ناپذیر و خدانشناس ، از دولت و بیت المال حقوق بگیرند . سوالات سخت و مصاحبه های طولانی و توجه به ظاهر اشخاص و زیر نظر گرفتن مشخصات خانوادگی و سوابق افراد ، با دقت و سختگیریهای زیاد انجام...
-
شب و کوچه
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 13:51
این فایل صوتی رو باید دیروز می ذاشتم .... اما نشد ! سرعت اینترنت و کارها و سرگرمیهای دیگه اجازه ندادند. برای شنیدن لطفا اینجا رو کلیک کنید .
-
عشق و تندرستی
یکشنبه 8 مردادماه سال 1391 17:26
عشق و عواطف با جسم و تن آدمی مرتبط اند . برای شنیدن فایل صوتی اینجا را کلیک کنید .
-
خروس
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1391 00:46
پریروز رفتم یه خروس خریدم به قیمت سی هزار تومن !!؟ خروسی جوون با پرهای قرمز و مشکی و تاجی سرختر از لپ دختران بد حجاب ! راستش به علت کمبود مرغ و صفهای طویل ناچار شدم . . . . دلم لک زده بود برای سینه و ران . . . دلم لک زده بود واسه گوشت سفید مرغ! پاهای خروس بسته بود و موقعی که فروشنده داشت اونو از بقیه ی مرغ و خروسها...
-
گفتگو با دراکولا
پنجشنبه 8 تیرماه سال 1391 08:11
چند سال پیش نفرتم از بعضی آدمهای حیوان صفت و دغل باز باعث شد تا به یکی از دوستان متوسل بشم و ازش بپرسم : دراکولا آشنا داری؟ بدون معطلی جواب داد : آره می خوای چیکار کنی؟ گفتم : می خوام منو ببری پیش یه دراکولای باحال تا یه گازی به این گردنم بندازه و منم مثل اون قوی و خون آشام بشم تا بتونم انتقامم رو از چند تا آدم عوضی...
-
چهارراه
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 00:16
برای این فایل صوتی توضیحی ندارم .... فقط می توانید برای شنیدن اینجا را کلیک کنید .
-
نامه ای به علی (ع)
دوشنبه 15 خردادماه سال 1391 10:48
محضر مبارک امام اول شیعیان و مولای متقیان حضرت علی بن ابیطالب سلام علیکم به مناسبت فرا رسیدن سیزدهم ماه رجب این نامه را به خدمتتان تقدیم می دارم . من از همان کودکیهایم شما را دوست داشتم .... مادرم گهگاه مرا به زیارت بقعه ای کوچک می برد و من به یاد دارم که بر روی قبر آن بزرگوار که ازسطح زمین اندکی بلندتر بود ، همیشه...
-
شیر نر
دوشنبه 8 خردادماه سال 1391 10:23
پرده ی اول (یک سال قبل) : مردی که در باره ی زندگی شیرها ، چند تا فیلم از تلویزیون دیده بود ، کاسبی و مغازه اش رو ول می کنه و از زنش می خواد کار کنه و خرج خونه رو در بیاره ! می گفت : یه شیر "نر" توی شبانه روز تا بیست ساعت هم ممکنه بخوابه . در ضمن یه شیر نر فقط محافظ گله است و برای کار این ور اون ور نمی ره و...
-
بهار همان بهار بود
دوشنبه 1 خردادماه سال 1391 21:12
در روزهای جمعه و شنبه ی گذشته به یکی از روستاهای دوردست در ارتفاعات شرق گیلان سفر کردم . در بین آن همه زیبایی شگفت انگیز از پیرزنی که لااقل هشتاد سال را دیده و به چوبدستی بلند خود تکیه زده بود پرسیدم که در این سن و سال ، چه تفاوتهایی در بهار امسال با بهاران دوره ی جوانی اش می بیند؟؟ به سرعت پاسخ گفت:هیچ !! پیرزن هیچ...
-
داریه
دوشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1391 12:47
داریه و دمبک از سازهای قدیمی اند که نواختن شان در آیینها و مراسم گوناگون هنوز مرسوم است و معمولا مردم عادی ، بدون آنکه آموزشی فرا گرفته باشند می توانند صدای این سازهای پوستی را درآورند . ضرب این قبیل سازها در برخی مواقع هشدار دهنده است .... و در برخی مواقع شادی آور و .... در برخی اوقات ، می تواند اندوه و رنجها و...